یک سبد تنهایی

ساخت وبلاگ
هی فکر پشت فکرخیال پشت خیالو تو از در ناگهان زندگی عبور کردی...دلم میخواهم بنشینملب چشم های جاریتآنجا که می شود با زورق چشم هایت پارو زدتا آنسوی دشت خیالتا آنجا که افتاب از پلک چشم هایت پایین میرودو ترس می گریزد.بیا یکبار عاشق هم شویمو از سکوت به جهان رنگ آمیز عشق پناه بریم.بگذار قدری از عشق در جام دلمان بریزدتا هزار رنگ از منشور قلبمان به دردها پاشیده شود.کمی از تو برایم کافی است یک سبد تنهایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت یک سبد تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sabadtanhayio بازدید : 14 تاريخ : يکشنبه 13 اسفند 1402 ساعت: 16:26

باد خنکی میوزد

سبزی درخت سرو در تاریکی آسمان صحنه ای زیبا خلق کرده.

باد میوزد و سرمایش تا نهایت روحم کش می آورد.

هر چند جهان سیاه است اما نوری به اعماق عشق وصل شده.

عشق خودش نور است

عشق فانوس گمشده هایی است ک دنبال خود می گردند.

۴۰ سالم را در خاردان سپری کردم ... سالهایی ک عین برق رد شد و رفت

و من هنوز با فانوسم دنبال عشق میگردم

دنبال نیمه خودم

یک سبد تنهایی ...
ما را در سایت یک سبد تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sabadtanhayio بازدید : 12 تاريخ : شنبه 1 بهمن 1401 ساعت: 14:25

می زند قلبم در سرمای نه چندان زیاد بهمن .. و من هی غوغا می کنم هی شعر میخوانم و کودک درونم را که هنوز با جهان مادی اخت نشده به بازی فرا می خوانم ... بازی زندگی .بازی قرار و فرود ... چالشها .لبخندها . دردها و .    زندگی را این آینه تمام قد هستی را می ستایم و دوستش دارم و خودم را میان دست هایش قرار میدهم. اسب سرنوشت که بیاید دختری تیرماهی به عشق پسری شهریوری راهی سفر زیستن خواهد شد. دختری و پسری با دنیاهای گوناگون . دردهای مشترک شادیهای مشترک رنج ها قابل تامل و .....تقدیر می آید و می رود و من دریچه قلبم را که تماما از  او سرشار است با توکل به خدا به روی آینده ای خوب و روشن باز میکنم ... و خدا را قسم میدهم که روحمان را آنقدر قوی کند تا قرار و فرود زیستن ما را از اهداف بزرگمان دور نکند .خدایا به روشنی صبحگاهان و تاریکی شبانگاهان سوگندت می دهم که از علاقه مان بخوبی مراقبت بفرمایی.از تو سپاسگزارم خدای عزیز + نوشته شده در  دوشنبه شانزدهم بهمن ۱۳۹۶ساعت 19:20&nbsp توسط نرگس  |  یک سبد تنهایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت یک سبد تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sabadtanhayio بازدید : 116 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت: 9:05

و ابراهیم عزیز

سهم من از سرنوشت شد.

دقیقا همان چیزی که میخاستم .

+ نوشته شده در  یکشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۵ساعت 16:10&nbsp توسط نرگس  | 
یک سبد تنهایی ...
ما را در سایت یک سبد تنهایی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 1sabadtanhayio بازدید : 121 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 22:57

ابراهیم من ابراهیم عزیزم چقدر دوست داشتن تو زیباست. چقدر خواستن تو شیرین است. چه اندازه بودن تو تمام لاجوردها را در زندگی من فرو ریخته. میدانم چقدردوستم داری و میدانم چقدر خواستن تو در روحم ریشه دوانده. دوست داشتن دو طرفه عزیز جانم ابرهیم همین است که تو بیقرار منی و من بیقرار تو. که من سرشارم از آرزوهای خوب برای تو و تو نیز. کاش ابراهیم اشتیاقمان به هم چنان شعله ور شود که انسانیت در ادامه عشقمان ش یک سبد تنهایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت یک سبد تنهایی دنبال می کنید

برچسب : سخنی, نویسنده : 1sabadtanhayio بازدید : 123 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 22:57

مجال نمی شود و گرنه از لای چشم هایت می شود شب ها را شمرد و ستاره های وحشی را از گوشه چشم هات رصد کرد. هزار شعر در چشم هات خانه کرده هزار بیت عاشقانه از مژه هایت سرریز می کند تا دل شاعری را به بند کشد و دلش را به نگاهی گره زند. شاعر خوبی خواهم شد تا در گرگ و میش چشم هایت عشق را خالصانه جستجو کنم و فلک را گره بزنم به پیشانی بلندت تا آسمان در انعکاس چشم هایت آبی ترین صحنه هستی شود شاعر خوبی خواهم شد اگر یک روز با چشم هات جهان را به نظاره بنشینم. بگوی که ردیف زیبای 'چشم هات ' را کجای شعرم به عاریت بگذارم تا نسیم گاهان سحر از روشنی شان بر خود لباس عافیت بپوش یک سبد تنهایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت یک سبد تنهایی دنبال می کنید

برچسب : چشم هاتو ببند,چشم هات,فقط چشم هاتو بخند,فیلم فقط چشمهاتو ببند, نویسنده : 1sabadtanhayio بازدید : 132 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 14:50

یک خستگی عمیق روی دلم نشسته یک اه سنگین یک بغض نامعلوم یک درد کاری. انگار دنیا را بغل کرده باشم و از بخشش خدا دور شده باشم. حس بنده ای را دارم که به خدا اعتماد نکرد و در عوض با دنیا معامله کرد بنده ای که می دانست چه می خواهد اما از آنچه پیش آمد بی خبر شد و بی خبر ماند. حس سنگین ترس تمام سلول‌های بدنم را گرفته و دارد خفه ام می کند. کاش آغوش خدا باز می شد تا پناهنده دائمی اش می شدم کاش رشته نامرئی دردها از حرکت باز ایستد تا اکسیژنی دوباره به حیاتم برگردد. خسته ام و دلم می خواهد اغوشی برای گریستنم باز شود خسته ام و دوست دارم پلک هایم را ببندم و دنیای کنونی یک سبد تنهایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت یک سبد تنهایی دنبال می کنید

برچسب : برای اولین بار چگونه بکنیم,برای اولین بار چگونه لب بدهیم,برای او نوشتم گذشته ها,برای او,برای اولین بار,برای اولین بار ثبت نام یارانه,اواکس برای اندروید,اواکس برای کامپیوتر,اپرا برای اندروید,اواکس برای جاوا, نویسنده : 1sabadtanhayio بازدید : 128 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 14:50

حس و... حال من پس از رمان چراغ ها را من خاموش می کنم  اثر زویا پیرزاد...    رمانی که به زیبایی احساس و عاطفه یک زن نگران را نسبت به تمامیت زندگی بازتاب می دهد.  احساس میکنم خود خود کلاریسم. با نمه . هایی از آلیس و اندکی امیل.  کلاریسم همیشه نگران امور خانه همیشه پشتیبان عاطفی و احساسی دیگران.  و  آلیسم در جستجوی همسری مهربان.  و چراغ های عاطفه من سالهاست خاموش است سالهاست عشقی متروک در دلم راه می رود نه قدرتی دارد و نه می شناسمش چراغ ها سالهاست بی سو در افق محوند و دیگر ستاره ای در اسمان من ندرخشید و مردی نخندید تا شاخه صورتی رز را شادمانه  بگیرد یک سبد تنهایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت یک سبد تنهایی دنبال می کنید

برچسب : چراغها را من خاموش می کنم,چراغها را من خاموش میکنم زویا پیرزاد,دانلود چراغها را من خاموش میکنم,چراغها را من خاموش ميكنم,کتاب چراغها را من خاموش می کنم,دانلود کتاب چراغها را من خاموش میکنم pdf,نقد کتاب چراغها را من خاموش میکنم,خلاصه رمان چراغها را من خاموش می کنم,دانلود كتاب من چراغها را خاموش ميكنم,زويا پيرزاد چراغها را من خاموش ميكنم, نویسنده : 1sabadtanhayio بازدید : 107 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 14:50

حس تلخی است مثل قهوه تلخ مثل شکلات تلخ حتی تلخ تر که در سی و اند سالگی  احساس تنهایی کنی.  که شانه هیچ مردی نباشد تکیه گاهت شود  و آرامش بخشت  حس تلخی است  که غصه هایت را فرو بری و تلخ لبخند بزنی.  مثل جوی آب در من جاری است در سی و اند سالگی ام راه می رود و قدم می زند.  موجودی ترسناک  فراتر از همه بغض ها و تجارب این تنهایی تلخ این افسانه تاریک...  تنهایم و هنوز مردی نیست که  در کم کند و دوستم بدارد و دردهایم را بشنود حقیقت دارد این روزهای تلخ با خودم قرار می گذارم لب رودخانه  کنار حوض  در دل جنگل های وحشی با خودم  خود تنهایم  ابرها گریه دارم سالها بغض نهان و ن یک سبد تنهایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت یک سبد تنهایی دنبال می کنید

برچسب : هنوز تنهایم,هنوز یار تنهایم,هنوز از یار تنهایم,هنوز هم یار تنهایم,هنوز از یار تنهایم معین, نویسنده : 1sabadtanhayio بازدید : 149 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 14:50

از ده مرداد تا به امروز در اینجا سرزمین من لردگان 35بار زمین لرزید.    روزهای اول انقدر استرس بالا گرفت که قسمت چپ سرم درد میکرد.    و پناه بردم به ایندرال و گل گاوزبان و استوخودوس.    دیشب برای اولین بار در مدرسه اسکان دادیم خودمان را.    مسوولان ان طور که باید اطلاع رسانی نکردند حتی تعداد بسیاری از کودکان ترس های شبانه برداشته اند و من در گمان بچگانه خود...  ای کاش صدا و سیما از طریق شبکه جهان بین اطلاع رسانی و هشدار لازم را می داد ای کاش یک مشاور کودک با بچه ها حرف می زد.  ای کاش...  امروز 7روز از روزهای پرتنش می گذرد  امروز وسائل لازم بحران را در دو سبد آما یک سبد تنهایی ...ادامه مطلب
ما را در سایت یک سبد تنهایی دنبال می کنید

برچسب : زلزله های پی در پی خوی,زلزله های پی در پی نشانه چیست,زلزله های پی در پی,زلزله های پی در پی در لردگان,زلزله های پی در پی بجنورد,زلزله های پیاپی لردگان,زلزله های پیش بینی شده,زلزله های 50 سال پیش,زلزله های پنجاه سال پیش ایران,زلزله و پیامد های آن, نویسنده : 1sabadtanhayio بازدید : 204 تاريخ : شنبه 27 شهريور 1395 ساعت: 14:50